دل نوشته احساسی او باز نمی گردد
نوشته شده توسط : حسین نصیری

دل نوشته ای از دل و بسیار زیبا

دل نوشته زیبای او باز نمی گردد

دل نوشته,دل نوشته ها,دل نوشته های زیبا

میدانم ثمری ندارد این همه انتظار کشیدن و نشستن روی مبلی که تنهایی مرا همراه خود دارد …

شاید دیگر انتظار هم معنا ندارد !

از دیرباز گفته اند انتظار آن چیزی را بکش که می خواهد برسد !

نه آنکه دیگر نمی رسد … !

اصلاً انتظار کشیده شود برای چه ؟

آیا لیاقت این همه صبر و انتظار را دارم ؟

مدام انتظار …

قهوه ای را می یابم که کنار آن گلدان تزیینی خود نمایی می کند.

رقص گلدان در کنار فنجان قهوه !

چه زیباست انتظاری که این همه مهمان ناخوانده دارد …

شاید انتظارهای دیگران به این انتظار من حسودی کنند …

شاید هم دلشان به حال چنین انتظاری بسوزد !

خیلی هم دلشان بخواهد ؛

مگر انتظار من چه مرگش است که نمی خواهندش ؟!

یا بیخود برای من دایه ی عزیز تر از مادر می شوند که دلسوزی کنند !

یک انتظار شیرین برای کسی که هرگز نمی آید !

کسی که رفت و هرگز بر نمی گردد !

این کجایش بد است ؟!

دیدی گفتم که انتظار معنا ندارد …

چون او باز نمی گردد … !

این دل نوشته توسط فیدبک نوشته شده است





:: بازدید از این مطلب : 865
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 شهريور 1393 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: